هستی گلِ باباهستی گلِ بابا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

هستی گل مامانی و بابایی

برای محرم

روزهای غم و اندوه خاندان پیامبر(ص) تسلیت باد.     خدایا خودت هوای این عزادارای کوچولو رو داشته باش.      ...
26 آبان 1392

دلنوشته مامان

برام هیچ حسی شبیه تو نیست           توپایان هر جستجوی منی تماشای تو عین آرامشه                           تو زیباترین آرزوی منی برام هیچ حسی شبیه تو نیست                کنار تو درگیر آرامشم همین از تمام جهان کافیه          همین که کنارت نفس می کشم!   گاهی احساس می کنم که من  توده ای از احساسم که به قالب انسانی درا...
13 آبان 1392

اولین روز دانشگاه مامان

سلام   عشقم امروز (درواقع باید بگم دیروز چون الآن ساعت 2 نصفه شبه و شما و بابا یه 4 ساعتی هست که خوابیدین!) بعد از کش و قوس های فراوون بلآخره کلاسها شروع شد. به سلامتی کلاس اول وقت صبح  رو خواب موندم  و از اون بدتر وقتی که داشتم بدون کوجکترین سروصدا آماده می شدم که جنابعالی بیدار نشی یدفه دیدم دوتا چشم شیطون داره منو نگاه می کنه !!!  نه این حقیقت نداشت!!!  اول قایم شدم دیدم قایده ای نداره اومدم پیشت گفتم مامانی چرا بیدار شدی ؟؟  با ناز گفتی : مامان چرا لباس پوشیدی؟  گفتم : میخام برم دانشگاه. شمام برو بازم پیش بابا دوباره بخواب. همونطور خوابالو گفتی : باشه. فرار رو برقرار ترجیح داده و داشتم می رفت...
12 آبان 1392

دختری به نام آبجی!

از فکر اینکه همیشه تنها هستی , تنها بازی میکنی و یه جورایی به تنهایی عادت کردی عذاب وجدان میگیرم. نمی دونم در آینده نظرت راجع به این موضوع چیه ... الآنش که غم انگیزه. البته کسی از آینده خبر نداره که آیا صاحب خواهر یا برادی میشی یا نه .... یا شاید هم به همین روال راضی باشی .... نمی دونم. خدا به هر حواسش به همه بنده هاش هست. حواسش به کوچولوی منم بوده چون الآن یه  دخترخاله خوب و مهربون داری . یه همبازی خوب که توی مهمونی ها و دورهمی ها همیشه سرتون گرمه ای کاش می شد بهم نزدیک تر بودین و بیشتر باهم بازی می کردین. البته این وسط خب مسلما دعواهایی هم صورت میگیره که صدالبته اوناهم جزئی از زندگی هستن. فاطمه دختر خاله جنابعالی تو خانواده به "...
8 آبان 1392

حواس جمع و گوشهای کاملا تیز!

خانمی که شما باشین.... دلم واست بگه که امروز 23 مهر 92 می باشد. امروز اتفاقی افتاد که حسابی گوشی دستم اومد که شما بسیار بسیار حواست جمعه! البته این موضوع از زمانی که 2 ساله شده بودی کم و بیش نظرم رو جلب کرده بود ولی می تونم بگم که الآن به بالاترین رسیده . از سوالهایی که بعد از دیدن  برنامه های تلویزیون و یا بعد از گفتگوی من با دوستان و همسایه و تلفن و .... ازم می پرسی حیرت زده می شم. واقعا کارشناسان درست گفتن که سن اوج یادگیری 3 سالگیه. الآن وقتشه که این لوح بی نقش یواش یواش آماده نقش بستن بشه و امیدوارم که بتونم  این مرحله سربلند به پایان برسونم. امروز دوتا خاطره دارم که بگم: بابا تابستون واست یه دوچرخه خرید و شما ...
4 آبان 1392
1